کوچولوی شیرین ِمن!
به نام خداوند جان و خرد سلام کوچولوی خوشمزه ی من! خیلی وقته سر به خونه ی قشنگت نزدم!میدونم خاله،ببخش! خب از چی برات بگم وروجکم که حرف زیاده!خب شروع میکنم و از خوشمزگیات میگم! گل ِکوچولوی من هزارماشالله تو این یکی-دوماه خیلی پیشرفت کردی! ♠ خیلی راحت و سریع سینه خیز میری! ♠ کلی تلاش میکنی برای چهار دست و پارفتن،وخیلی خوب خودتون نگه میداری! ♠ زبون کوچولوتو میزنی به سَقِت و صدا در میاری! ♠ خیلی شیرین چندتا کلمه رو میگی که الآن جریانشو میگم برات! تقریبا" اولین روزهایی بود که خونه تکونی رو شروع کرده بودیم!شماهم با مامان وبابا خونه ی ما بودین!یه روز داشتی با کمک من از پله میرفتی ...